جدول جو
جدول جو

معنی غزالی زاده - جستجوی لغت در جدول جو

غزالی زاده
(غَزْ زا دَ)
متوفی به سال 977 هجری قمری) مولانا عبدالله افندی. از دانشمندان عثمانی و از نسل حجه الاسلام امام غزالی است. او از عبدالله افندی محشی تفسیر بیضاوی و پس از آن طاشکپری زاده مصلح الدین افندی اخذ علوم کرد. مدتی به شغل تدریس و قضاء اشتغال داشت و بعد به بازرسی اوقاف مصر منصوب گردید و به سبب کاردانی و لیاقتی که از خود ظاهر ساخت به دستور صدر اعظم رستم پاشا مورد اکرام و انعام قرار گرفت. او شرحی بر اسماء حسنی نوشته است. (از قاموس الاعلام ترکی)
عبدالرحمن. او راست: تعلیقه بر کتاب ’اصطلاح الوقایه فی الفروع’ و تعلیقه بر حاشیۀ سیدشریف بر ’تجرید الکلام’. (کشف الظنون چ 2 استانبول 1941م ص 109 و 347)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ)
مصطفی افندی بالی زاده، از معاریف زمان سلطان محمدخان چهارم که در سال 1058 هجری قمری به سمت قاضی عسکرسلطان و سپس در 1067 به مقام مشیخت ترفیع یافت. احادیث بسیار از ابوایوب انصاری نقل کرده است. او راست: شرح فصوص الحکم لابن العربی. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1219 و معجم المطبوعات شود، مخفف ابراهیم و مراد در شعر ذیل ابراهیم سیمجور دواتی است سپهسالار سامانیان به خراسان:
فعل نکو ز نسبت بهتر کزین قبل
به شد ز سیمجور براهیم سیمجور.
ناصرخسرو.
- براهیم زاده، فرزند ابراهیم خلیل:
دعوی کنند گرچه براهیم زاده ایم
چون ژرف بنگری همه شاگرد آزرند.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا